آپارتمان، دریا
-
- 49,00 kr
-
- 49,00 kr
Publisher Description
در سرما به ساختمان رسیدم. آسانسور مثل همیشه خراب بود. جلوی
آپارتمان من یک بشقاب غذا بود. نمی دانم چه کسی غذا آورده بود ماکارونی بود و کمی سالاد و یک بطري آب معدنی. گفتم شاید دختر
ساکن آپارتمان روبروی آپارتمان من آورده که در ذهنم دختر چشم عسلی
و گاهی دختر با گیسوان بلوطی صداش می کردم یا زن پیری که در
طبقه ی بیست و دوم زندگی می کرد. دکتر زنان بود. من برای اولین بار
آباژور را در آپارتمان او دیدم. کم کم داشت حافظه اش را از دست می داد
اما من را هنوز به یاد داشت.